تو به من میگویی
رفتنت آسان است
برو... هرگز اشک هم جاری نیست...
نه... دریغا... هرگز
تا به کجا میتوانی به ریا
به دروغ به سرانجام رسانی همه هستی را؟
دلم از آئینه است با غباری از غم...
«آسمان ابری رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
میپرد مرغ نگاهم تا دور...»
گوشهایت شنواست چشمهایت بیناست
گوش ده حرف مرا
من نمیترسم از اندوه و ملال
تنم از فولاد است آبدیده سرخرنگ و جلا
ترس را میفهمی!! گم نکن راحت را
عشق را میفهمی
پشت پرده هرگز پنهان نکن برق چشمانت را
خوب میدانم...
خوب میدانی...
عاقبت تنهایی است...
اما... نکند غمگینی
حرفهایم بشنو
بازهم دلگیری... آه زودرنجی تو...
لحظهها را دریاب ثانیه فرصتها
هرچه دارم از تو...
خوب خواهی دانست...
سلام خانومی. زود زود آپ میکنی شیطون! I miss u too. ممنون که سر میزنی و به فکرمی. تا باشه از این غمگینیا تا شما دلتون واسه من تنگ بشه.
سلام:
"آهوی خسته" با مطلبی تحت عنوان:.قصه ی من.:بروز گردید منتظر حضور گرم شما...مونا.
آپهات زیبا بودن راستی چرا دیگه پیش من نمیایی؟
آهوی خسته نوروز ۱۳۸۷ رو به شما دوست عزیز و گرامی شاد باش میگوید و سالی پر بار همراه با سلامتی و موفقیت و شادکامی و خوش بختی در کنار خانواده ی محترمتان از خداوند خواستار است...تعطیلات خوش بگذره.
سلام. پس کجایی دختر. سال نوت مبارک. بیا بابا مردیم از دلتنگی واسه دست نوشته های خشگلت