سلام دوستان
امیدوارم حالتون خوب دلتون خرم و لبتون پر خنده باشه.
بی تو درمییابم
چون چناران کهن
از درون تلخی واریزم را
کاهش جان من این شعر من است
آرزو میکردم که تو خواننده شعرم باشی
که تو خواننده شعرم باشی
راستی شعر مرا میخوانی؟
نه دریغا هرگز
باورم نیست که تو خواننده شعرم باشی
کاشکی شعر مرا میخواندی؟!!!
بیتو چیستم؛
ابر اندوه
بیتو سرگردانتر از پژواکم
در کوه!
گردبادم در دشت
برگ پاییزم در پنجهی باد!
بیتو سرگردانتر از نسیم سحرم
از نسیم سحر سرگردان
بیسر و بی سامان
بیاشکم؛
دردم؛
آهم،
آشیان برده ز یاد مرغ درمانده به شب گمراهم
بیتو خاکستر سردم، خاموش،
نتپید دیگر در سینهی من، دل با شوق
نه مرا بر لب، بانگ شادی،
نه خروش
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم؟!
خانهاش ویران باد
من اگر ما نشوم
تنهایم
تو اگر ما نشوی
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را
وا نکنیم
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر میخیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد؟
سلام خانومی! احوالات شما؟ بابا با این متنهایی که مینویسی حسابی ما رو هوایی میکنی ها! ما که خاک زیر پاتونیم دیگه اینقدر چوب کاریمون نکن!
سلام وبلاگتون جالبه پیش منم بیاید یه غریبه ی آشناهستم
آپمو بخونید میفهمید
سبز باشید
سلام
کار تو هم خیلی درسته ها...
بابا
خیلی خیلی خیلی قشنگ بود
شاعرش کیه؟
بای تا های
این شعر مصدق من رو دیونه می کنه