دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

گاهی همه دنیا دست به دست هم میدهند که



تو باید سکوت کنی



و ارام در کوشه ای بشینی



هرچند میدانی طوفانی در راه است



دوست دارند در بیخبری بمیردند

عصبانیتی از جنس علاقه

یه وقتایی از دست یه دوستی عصبانی میشی شدید..نمیدونی چیکار کنی... اونم هی پشت سر هم اراجیف میگه و دیگه خونت به جوش میاد و هی مراقبی که اونی که نباید بهش بگی...اما ول کن نیست...پس ترکش میکنی



فاجعه میشه دیگه


مگه من چی گفتم...

چقدر تازگیا لوس شدی...

اهههههه

گندت بزنن


یه عالمه حرفهای تازه دارم که نمیتونم بگم

ایروزا از یکی خیلی ناراحتم که احساس میکنه خیلی ادم زرنگی و تونسته بازرنگی سر منو کلاه بذاره اما یادش رفته که من سپردمش به اونی که باید



یه چیز دیگه

یکی سایه اش را هم از زندگی ام برداشت

رفت

چیزی که باید اتفاق میافتاد


اینجوری بهتر بود

تنیتونستم تحمل کنم

خیلی چیزها را 

و مجبور نبودم که اورا برای همیشه با تمام مشکلاتم داشته باشم

با تمام علاقه ای داشتم

باید میرفت تا خاطره بشود

نه کابوس

شاید خودش هم به این موضوع رسیده بود که هیچ تلاشی نکرد

نمیدانم

خدایا خود را در اغوش تو میسپارم که از تو ارامشی بالاتر نیست

شب اروزها

امشب را به خاطر بسپار که همه چیز را بخواهی و به یاد اوری


چه میتوان خواست از خدا


شاید داد


شاید نداد


اما تو امر کردی به دعا و ضمانت کردی که جواب خواهی داد


پس میخوانمت

به بزرگترین نامها

و متولد این ماه


پروزدگارا

ابرویم در گرو است

ان را فقط تو میدانی که حفظ کنی

پس خدا را به تو میسپارم

چیزی به نام یاد تو

باران که میبارد دلم هوایت را میکند اخر هوای بارانی را دوست داشتی.. در هوای بارانی عاشق میشدی

عاشق میشدی و دردناک است که عاشق هر کس که به چشمت بیاید

کاش تنها عاشق من میشدی

اینطور بایم دوست داشتنی بود

اما با این همه دوستت داشتم

همه اینها را میدیدم و دوستت داشتم

گاهی از همه این دوست داشتنها حالم به هم میخورد

و از خودم بیزار میشدم

اما خوب دوست داشتن است

البته دوست داشتن بود

این روزا چیزی از این دوست داشتن باقی تمانده است

فراموش است

نمیدانم چرا امروز ازین فراموشی ناراحتی...

عصبانی هستی که چرا فراموشت کردم

خودت همین را میخواستی

اما نمیتوانستی باور کنی که فراموشت کنم

من توانستم

و 

تو فراموشی