دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

جشنهای بی ثمر

این روزها دلم بد گرفته است..از جشنهایی که هیچ لذتی در آن نیست چه فایده ای باید برد؟..

از کارهایی که دیگران در حقت انجام میدهند و انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است..

بازیهای خدا این روزها سخت شده است..

انگار هر بار که میسوزی و به مرحله قبل میروی مرحله هم عوض میشود..

خدا هم سوختنش را بیشتر میکند.

خدایا من و تو میدانیم..

با دیگران چه کنم

نظرات 2 + ارسال نظر
زهره سادات پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 04:33 ب.ظ http://mahfele-khial.blogsky.com

سلام یلدای عزیز
نه دنیا بیهوده آفریده نشده. ادما معطل نیستن. اگه بد نباشه ، خوب معنا نداره.
اینا یه چیزی شبیه افسردگیه . درک میکنم منم گاهی به بن بست میرسم اما زود خودمو جمع و جور میکنم.
باید بدبین نبود . اما احتیاط کرد
به چیزای خوب فکر کن. خودت دنیاتو بساز، تغییر کن. تو می تونی. باور کن شعار نمیدم. منم این روزا رو تجربه کردم.
تصمیم گرفتم ازدواج کنم و مادر بشم، الان زندگی ارومی دارم.
تو می تونی ....
در پناه خدا باشی

مهدی شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 02:15 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد