دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

بابا این همه تولد

چراغهای خیابان را روشن کنید 

گل ببندید شهر دل را بوی مجنون آرزوست  

نمیدونم امروز چرا اینقدر قاطی ام دلم میخواد از اینجا بزنم بیرون و هوایی تازه کنم 

دیشب اینقدر قاطی بودم که خواشتم مانتو ام رو دربیارو کشیدم و پاره اش کردم این برای مادرم هم عجیب بود من که تاحالا حتی صدام رو بالا نبرده بودم... 

خدایا ارامش را همان طور که تابحال از من دریغ نکردی دریغ نکن... 

همانطور که تاحالا پشتم بودی بمون. 

خسته ام... 

مرا در آغوش ارامش خود بگیر 

چی بگم

چند روزی استراحت خوبه برای هر کسی.. 

اینبار انگار خیلی برای من خوب نبوده.. 

احساس سرماخوردگی دارم عجیب.. 

گلودرد 

وای بیپولیییییی 

هنوز ازمایشای دکترم مونده که انجام ندادم 

پول خونه 

پول دانشگاه 

و کلی پول دیگه که طلب دارم و هنوز وصول نشده... 

خدایا من که دوست دارم اما نمیدونم چرا حالم بد شده 

خدایا اگه میخوای اونو بهم بدی بگو چرا منو دنبال نخود سیاه میفرستی  

اگه نمیخوای بدی بگو برم دنبال کس دیگه ای 

میدونی که دوسش دارم 

خیلی هم دوسش دارم 

اما حالا این وسط صلاح کار چیه نمیدونم 

میرم سمت فراموشی 

دیگه نمیدونم خودت میدونی... 

فقط احساس نمیکنی داره یه کمی دیر میشه؟؟

ای خدا...

این روزا حالم هیچ خوب نیست همه شاید بدونن و به روی خودشون نمیارن.فقط میخوام یه گوشه ای بشینم و فکر کنم و گاهش هم گریه کنم... البته الان چند ماهی هست که دیگه گریه نکردم و سکوت کردم.دیشه خیلی داغون شده بودم دلم میخواست بشینم یه گوشه ای و اشک بریزم دیگه برام مهم نبود چی میگن کی دور و برم هست... 

از شما چه پنهون دلم میخواد بمیرم... 

دیگه چیزی نیست که برام زیبا و ذاب باشه و بخواد منو نگه داره... 

نامیدشدم 

از تلاشهای به ثمر نرسیده ام... 

از این ادمهای عجیب و غریب اطرافم.. 

از اونی که دلم رو بد شکست و فقط منتظرم که برگرده و بگم چرا.. 

این همه چرا داره دیونه ام میکنههه 

اخه مگه میشه فراموش کرد 

انکه بی جرم برنجید به تیغم زد و رفت باز آرید خدایا که سوالی بکنبم 

اگه بدترین حرفی هم هست بگو فقط بگو چرا و این همه عذابم نده 

من دیگه تحمل ندارم 

خدایا مگه مارا دوست نداره 

ای خدا کجای کاری 

روزگارمون حروم شد عشقمون فدای عشق این و اون شد 

ما که هستیم و نمردیم 

ولش کن بابا من که مرده ام 

حوصله این کار لعنتی رو هم ندارم

من و خدا

این روزا شوخی های من و خدا تمومی نداره 

خدا به هر جوری شده داره منو میخندونه و ادم های مختلف سر راهم سبز میشن و میخوان بدونن من چطوری رفتار میکنم 

انگار یه کلاس رفتار شناسی گذاشتن و هی دارم امتحانت میکنن 

بابا خدا من که دوستت دارم تو همکه داری نمیشه این دوست داشتن یه خورده کمتر کنی و یا نه همین قد باشه اما آزمایشاتو آسونتر