دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

دختر سرما

من دوست هستم با آسمان و زمین آمده ام تا سرما را با بهار آشتی دهم.

باز من ماندم و یک سکوت مطلق

اصلا نمیدونم چرا خدا این کارو کرد من که تموم تلاشم رو کرده بودم و داشتم درست راه میرفتم 

اون که میدید چقدر توی این چند ماه دویدم و با ذوق خوددمو اماده کردم چرا؟ 

چقدر حسرت خوردن دردناکه 

و چقدر دلسوختن بده.. 

داشتن میمردم و تحملش برام سخت بود. 

خدایا خیلی سخت بود قبول داری.. 

بغضم رو بزور نگه داشته بودم.. 

حالا دیگه هیچجوری درست نمیشه 

انگار همه دنیا با هم دست به یکی کرده بودن که این اتفاق بیفته 

من و دستی زیر چانه ام و اهی عمیق از دل 

نظرات 2 + ارسال نظر
حسن جراره شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:53 ب.ظ http://WWW.cafeenetsamen.blogsky.com

سلام خوبی یلدا خانم ممنون خیلی وبلاگ خیلی عالی داری امیدوارم همیشه موفق باشی . به ما هم سری بزن . فعلا

رامین شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ب.ظ http://madlen.blogsky.com

سلام یلدا چی شده ؟
نگران نباش هرچی که باشه زود میگذره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد